ای من دیوانه از چه این همه خواری
رویش گل دیده ای ولی خود خاری
جاذبه وقتی به سوی خود نکشاند
یک مه خارج شده ز چرخ مداری
سینه پر از داد و نعره ای نزده گشت
ای که توام یار و یاد خاک دیاری
تلخ و چه شیرین می , زبان به دهانت
بوسه بده تا کنیم دفع خماری
#الهام_ملک_محمدی
درباره این سایت