می شود با کسی مست بود

و اگر نبود یک عمر خمارش بود

می شود برایش شعر گفت ، خواستش ، دلتنگش شد ، دیوانه اش شد .

می دانی 

گاهی نمی دانم چه می گویم یا چه می خواهم بگویم

ولی من ،

مستی نچشیده خمارم !!!

دردش از تمام آمپول های کودکی بیشتر است

برایش شعر می گویم 

می خواهم ، دلتنگش شده ام

بین خودمان باشد

ولی من شعر گفتن بلد نبودم ، یاد هم نگرفتم

آدم باید کلی غم داشته باشد تا شاعر شود

یا اصلا غمی نداشته باشد

درسش را کسی یادم نداد .

اما غمش را چرا .

یک شبه ره صد ساله رفته ام 

شاعر خوبی شده ام 

اما نمی دانم کی پیر شده ام 

 

#الهام_ملک_محمدی  


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها